شقف

لغت نامه دهخدا

شقف. [ ش َ ق َ ] ( ع اِ ) سفال. || سفال شکسته ریزه. ج ، شِقاف. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

سفال شکسته ریزه جمع شقاف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال عشقی فال عشقی فال فنجان فال فنجان فال ماهجونگ فال ماهجونگ