شق کردن

لغت نامه دهخدا

شق کردن. [ ش َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) راست و دراز کردن. ( ناظم الاطباء ). || شکافتن و چاک کردن و دریدن و دونیم کردن و چاک زدن و از هم جدا کردن و منقسم کردن. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم