ششده

لغت نامه دهخدا

شش ده. [ ش ِ دِ ] ( اِخ ) ده مرکز دهستان شش ده قره بلاغ بخش مرکزی شهرستان فسا. آب آن از قنات است. محصول آنجا غلات و پنبه و میوه و صنایع دستی زنان : قالیبافی و راه آن اتومبیل رو است. ( فرعی ). ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

دانشنامه عمومی

شِشده شهری که مرکز بخش ششده و قره بلاغ شهرستان فسا استان فارس در جنوب ایران است.
این شهر مرکز بخش ششده و قره بلاغ است که در ۴۰ کیلومتری شهرستان فسا در جنوب غربی استان فارس واقع شده است. منطقه ششده و قره بلاغ با شهرستان های فسا، داراب و استهبان همجوار می باشد. ششده و قره بلاغ قطب کشاورزی شهرستان فسا می باشد. [ نیازمند منبع]
ششده دارای یک پارک جنگلی با استخر است.
شهر ششده مرکز بخش ششده و قره بلاغ چهارمین بخش پرجمعیت استان فارس می باشد. لیست ۱۰ بخش پرجمعیت استان فارس که در آینده شهرستان خواهند شد.
هم اکنون جمعیت بخش ششده و قره بلاغ با ۳۱، ۷۰۲ نفر از ۵ شهرستان زیر بیشتر است.

دانشنامه آزاد فارسی

شهری در استان فارس، شهرستان فسا، و مرکز اداری بخش شِشدِه، با ارتفاع ۱,۴۲۰متر. در دشتی در ۱۴۷کیلومتری شرق جنوبی شیراز و ۳۳کیلومتری شرق فسا، سر راه فسا به داراب، قرار دارد. اقلیم آن معتدل و خشک و جمعیت آن۵,۵۷۲ نفر است (۱۳۸۵).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم