شدائد

لغت نامه دهخدا

شدائد. [ش َ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ شدة بر خلاف قیاس ، سختیها. ( اقرب الموارد ). و رجوع به شدة، شدت ، شدیده و شداید شود.
- شدائد دهر ؛ سختی های روزگار. ( یادداشت مؤلف ).
|| ج ِ شدیدة. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جمع شدت . ۲ - جمع شدیده .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم