لغت نامه دهخدا
ز روم و ز ایران پراندیشه ام
شب و روز ز اندیشه چون بیشه ام.فردوسی.به بی یاری اندر جهان یار باش
شب و روز از بد نگهدار باش.نظامی ( اقبالنامه ص 292 ).نه گفت اندرو کار کردی نه چوب
شب و روز از خانه درکندوکوب.سعدی.با همه عیب خویشتن شب و روز
در تکاپوی عیب اصحابی.سعدی.