لغت نامه دهخدا شاخچه. [ چ َ / چ ِ] ( اِ مصغر ) شاخک. مصغر شاخ. شاخ کوچک. ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ). شعبه.
فرهنگ عمید ۱. شاخ کوچک، شاخک.۲. تهمت، افترا.* شاخچه بستن: (مصدر لازم ) [قدیمی، مجاز] تهمت بستن، افترا و تهمت زدن.