سیم اندود

لغت نامه دهخدا

سیم اندود. [ اَ ] ( ن مف مرکب ) سیم آلود. ( آنندراج ). مفضض و هر چیز اندوده شده از نقره. ( ناظم الاطباء ). سیم اندوده. آب نقره داده.

فرهنگ عمید

آب نقره داده شده، مفضض.

فرهنگ فارسی

سیم آلود . آب نقره داده

فرهنگستان زبان و ادب

{silver-plated} [عمومی] ویژگی شیئی که با لایۀ نازکی از نقره پوشانده شود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم