سیل ریز

لغت نامه دهخدا

سیل ریز. [ س َ/ س ِ ] ( نف مرکب ) سیل ریزنده. سیل باران :
در خانه سیل ریز منشین
سیل آمد سیل ، خیز منشین.نظامی.

فرهنگ فارسی

سیل ریزنده . سیل ران
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم