سیاه سال

لغت نامه دهخدا

سیاه سال. ( اِ مرکب ) سالی که در آن امساک باران واقع شود. ( آنندراج ). خشک سال. ( غیاث اللغات ). سال بسی بی باران. ( ناظم الاطباء ) :
یک برگ سبز و یک گل سوری ببار نیست
در این سیاسال امید بهار نیست.شیخ علینقی کمره ای ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

سالی که در آن اسماک باران واقع شود خشک سال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال انبیا فال انبیا فال پی ام سی فال پی ام سی فال تک نیت فال تک نیت