لغت نامه دهخدا سکور. [ س َ ] ( ع ص )همیشه مست و دائم الخمر. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).سکور. [ س ُ ] ( ع مص ) بیارامیدن آب و باد. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). آرمیدن باد.ایستاده شدن باد. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || ( یا فعل مجهول ) بند شدن بنایی. ( منتهی الارب ).