سپید دیو

لغت نامه دهخدا

سپیددیو. [ س َ / س ِ ] ( اِخ ) دیو سپید. ( آنندراج ). دیوی که رستم بمازندران او را کشت : و کشتن سپیددیو و شاه مازندران را. و او را بازآورد. ( مجمل التواریخ و القصص ص 45 ). رجوع به دیو سپید شود.

فرهنگ فارسی

دیو سپید دیوی که رستم بمازندران او را کشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال تماس فال تماس فال عشقی فال عشقی فال ماهجونگ فال ماهجونگ