سپندی

لغت نامه دهخدا

سپندی. [ س ِ پ َ ] ( ص نسبی ) آنکه سپند سوزد چشم بد را :
ای سپندی منشین خیز سپند آر سپند
تا ترا سازم از این چشم گرامی مجمر.فرخی ( دیوان ، عبدالرسولی ص 108 ).

فرهنگ فارسی

آنکه سپند سوزد چشم بد را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال امروز فال امروز فال شمع فال شمع فال تاروت فال تاروت