لغت نامه دهخدا سپندی. [ س ِ پ َ ] ( ص نسبی ) آنکه سپند سوزد چشم بد را : ای سپندی منشین خیز سپند آر سپندتا ترا سازم از این چشم گرامی مجمر.فرخی ( دیوان ، عبدالرسولی ص 108 ).