سپس تر

لغت نامه دهخدا

سپس تر. [ س ِ پ َ ت َ ] ( ص تفضیلی ، ق مرکب ) پستر و عقب تر و دورتر. ( ناظم الاطباء ). کمی بعد. بعدتر : و آن داروهای تلخ است ، بعضی گرم است و بعضی سرد و سپس تر یاد کرده آید. ( ذخیره ٔخوارزمشاهی ). و فرق میان ذات الجنب و ذات الکبد سپس تریاد کرده آید. ( ذخیره خوارزمشاهی ). علاج قی در گفتار دهم که علاج معده است یاد آمده است و علاج اسهال سپس تر در جایگاهش یاد کرده آید. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ عمید

بعدتر، عقب تر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال ابجد فال ابجد فال شمع فال شمع فال درخت فال درخت