سپریش

لغت نامه دهخدا

سپریش. [ س ِ ] ( اِ مرکب ) همان اسپریس یعنی میدان. ( رشیدی ). رجوع به اسپریس و سپریس شود.

فرهنگ فارسی

هماناسپریس یعنی میدان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال پی ام سی فال پی ام سی استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت