سپرساز

لغت نامه دهخدا

سپرساز. [ س ِ پ َ ] ( نف مرکب ) آنکه سپر سازد. آنکه سپر درست کند :
هندوانند سپرساز از سیم
لیک دارنده تیر خزرند.خاقانی.ندانم سپرساز خاقانیا
که نادانی اکسیر دانستن است.خاقانی.

فرهنگ عمید

۱. آن که سپرهای اتومبیل را تعمیر می کند.
۲. [قدیمی] کسی که سپر می سازد، سازندۀ سپر.

فرهنگ فارسی

۱ - کسی که سپر جنگی سازد . ۲ - سازنده سپر ماشین و تعمیر کننده آن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم