لغت نامه دهخدا ( سهالة ) سهالة. [ س َ ل َ ] ( ع مص )نرم گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || آسان شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).سهاله. [ س ُ ل َ ] ( اِ ) خورده و ریزه و سونش طلا و نقره. ( برهان ) ( آنندراج ).