سمیدع

لغت نامه دهخدا

سمیدع. [ س َ م َ دَ ] ( ع ص ) مهتر بزرگ جوانمرد نرم خوی بسیارخیر. || مرد دلاور. || مرد چالاک در حاجات خود. || ( اِ ) گرگ. || شمشیر. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مهتر بزرگ جوانمرد نرم خوی بسیار خیر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال لنورماند فال لنورماند فال فرشتگان فال فرشتگان فال ابجد فال ابجد