سربنه

لغت نامه دهخدا

سربنه. [ س َ ب ُن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) جامه کن. رخت کن. سربینه. سرپینه ( در حمام ). ( یادداشت مؤلف ). رجوع به سربینه شود.

فرهنگ فارسی

جامه کن سربینه رخت کن سر پینه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی فال جذب فال جذب فال سنجش فال سنجش