لغت نامه دهخدا
عشق سختو دل ما برد بیغما امروز
مطبخی خیز و برو دیگ کلان نه بربار.بسحاق اطعمه.بر سایبان نان تنک اعتمادنیست
سختو مگر بباطن پاک شما رود.بسحاق اطعمه.شمع سختو چون سر از جیب قدح برمیکند
گنبد کیپا بنور خود منور میکند.بسحاق اطعمه.|| کنایه از آلت تناسل هم هست که قضیب باشد. ( برهان ).