سبوره

لغت نامه دهخدا

( سبورة ) سبورة. [ س َب ْ بو رَ ] ( ع اِ ) تخته ای است که بر آن وقت حساب و مانند آن نویسند و چون مستغنی شوند از آن محو سازند آن را. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). تخته سیاه مدارس.
سبوره. [ س َ رَ / رِ ] ( ص ) حیز و مخنث و پشت پایی باشد. ( برهان ).هیز و مخنث. مرادف سابوره. ( رشیدی ) ( آنندراج ). ملوطو مخنث و حیز. ( ناظم الاطباء ). رجوع به صبورة شود.

فرهنگ عمید

هیز، مخنث، پشت پایی.

فرهنگ فارسی

تخته ایست که بر آن وقت حساب و مانند آن نویسند و چون مستغنی شوند از آن محو سازند آنرا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال درخت فال درخت فال رابطه فال رابطه فال راز فال راز