لغت نامه دهخدا
زوله. [ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) تازیانه و شلاق و قمچی. ( ناظم الاطباء ).
زوله. [ ل َ/ ل ِ ] ( اِ ) در همدان صابونیه را گویند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). فو. ( ذخیره خوارزمشاهی ) ( یادداشت ایضاً ). به لغت جرجان فو است. ( تحفه حکیم مؤمن ).