زهرابی

لغت نامه دهخدا

زهرابی. [ زُ ] ( اِ ) شمشیر تابداری که از فولاد اعلا ساخته شده باشد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به لسان العجم شعوری ج 2 ص 49 شود.
زهرابی. [ زَ ] ( اِ ) بلبل و عندلیب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به لسان العجم شعوری ج 2 ص 42 و زهرآب شود.

فرهنگ فارسی

بلبل و عندلیب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم