زناری

لغت نامه دهخدا

زناری. [ ] ( اِ ) زیاری. گویا یکی از اجزاء ساز اسب است یا زینتی است اسب را :
خواهد ز من زناری و از حلقه لجام
تا گوشه زناری زنار پالهنگ ؟سوزنی ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

دانشنامه عمومی

زناری یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان گرمه جنوبی بخش مرکزی شهرستان میانه واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم