زردخانی

لغت نامه دهخدا

زردخانی. [ زَ ] ( معرب ، ص نسبی ) ظاهراً جامه ای بوده است یعنی پارچه : فاذا استقربهم المجلس نزع کل واحد منهم قلنسوته و وضعها بین یدیه و تبقی علی راسه قلنسوة اخری من الزردخانی و سواه. ( رحله ابن بطوطه چ مصر ص 182 یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به ماده قبل شود.

فرهنگ فارسی

ظاهرا جامه بوده است یعنی پارچه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ارمنی فال ارمنی فال کارت فال کارت