ریسا

لغت نامه دهخدا

ریسا. ( نف ) ریسنده. ( ناظم الاطباء ). نعت فاعلی از ریسیدن به معنی آنکه می ریسد. ( از شعوری ج 2 ص 17 ). || آه کشنده و افسوس خورنده. ( ناظم الاطباء ). || آنکه از ضعف بسیار لاغر و نزار شود. باریک ریس. ( از شعوری ج 2 ص 17 ).

فرهنگ فارسی

ریسنده . نعت فاعلی از ریسیدن به معنی آنکه می ریسد .

دانشنامه عمومی

ریسا دهستانی در استان آستوریاس اسپانیا است.
در این دهستان ۲٬۵۴۳ نفر زندگی می کنند. مساحت این دهستان ۴۶٫۴۹ کیلومتر مربع است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم