رو تافتن

لغت نامه دهخدا

رو تافتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) پشت کردن. چهره رابسوی دیگر متوجه کردن. روی برگردانیدن :
آفتاب آمد دلیل آفتاب
گر دلیلت باید از وی رو متاب.مولوی.ره این است رو از حقیقت متاب.سعدی ( بوستان ).|| گریختن. فرار کردن.

فرهنگ فارسی

پشت کردن چهره را بسوی دیگر متوجه کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال ای چینگ فال ای چینگ فال فنجان فال فنجان فال جذب فال جذب