رنگ پوشیدن

لغت نامه دهخدا

رنگ پوشیدن. [ رَ دَ ] ( مص مرکب ) ژنده پوشیدن. دلق پوشیدن. جامه رنگ رنگ پوشیدن. رجوع به رنگ ذیل معنی خرقه درویشان شود :
عشاق را مزاج قناعت بود لطیف
تاغایتی که رنگ بپوشند و بو خورند.طالب آملی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

ژنده پوشیدن دلق پوشیدن جامه رنگ رنگ پوشیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال ورق فال ورق فال ارمنی فال ارمنی فال شمع فال شمع