رصاصه

لغت نامه دهخدا

( رصاصة ) رصاصة. [ رَ ص َ ] ( ع اِ )یک قطعه از رصاص. ( ناظم الاطباء ) ( یادداشت مؤلف ).
رصاصة. [ رَص ْ صا ص َ ] ( ع ص ، اِ ) بخیل. || سنگ چسبیده بر زمین در کنار چشمه روان. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). رصراصة.

فرهنگ فارسی

بخیل سنگ چسبیده بر زمین در کنار چشمه روان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال مکعب فال مکعب فال قهوه فال قهوه فال جذب فال جذب