راستگار

لغت نامه دهخدا

راستگار. ( ص مرکب )امین. درستکار. و رجوع به راستکار و درستکار شود.

فرهنگ فارسی

امین . درستکار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال تک نیت فال تک نیت فال قهوه فال قهوه فال ابجد فال ابجد