ذرورات

لغت نامه دهخدا

ذرورات. [ ذَ ] ( ع اِ ) ج ِ ذَرور. داروهای خشک سوده پراکندنی بر قروح و جراحات و چشم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال درخت فال درخت فال پی ام سی فال پی ام سی فال ای چینگ فال ای چینگ