دینار اشمر

لغت نامه دهخدا

دیناراشمر. [ اَ م َ ] ( نف مرکب ) دینارشمر. دینارشمار. شمارنده دینار. که دینار شمارد و دینارشمر صراف را گویند. ( برهان ) :
عمر تو مانند همیان زر است
روز و شب مانند دیناراشمر است.مولوی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) صراف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم