دین پذیر

لغت نامه دهخدا

دین پذیر. [ پ َ ] ( نف مرکب ) پذیرنده دین :
همه دین پذیر و همه هوشیار
همه از در یاره و گوشوار.دقیقی.یکی نامه بنوشت خوب و هژیر
سوی نامور خسرو دین پذیر.دقیقی.چون شوند آن قوم از من دین پذیر
کار ایشان سر بسر شوریده گیر.مولوی.

فرهنگ فارسی

پذیرند. دین .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم