دوچشمه

لغت نامه دهخدا

دوچشمه. [ دُ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ] ( ص نسبی ) با دو چشم. که دارای دو چشم است. آنکه یا آنچه دارای دو چشم است : و ( ها )از بسیار گونه کنند، های دوچشمه که دو صفر متصاعد بر سر هم باشند آن را گوش پیل خوانند. ( راحة الصدور راوندی ). || دودهنه. دارای دودهنه. که دارای دودهنه باشد. که دو دهانه دارد. با دوگذرگاه و معبر چنانکه پلی. || ( اِ مرکب ) حدقه های چشم. ( ناظم الاطباء ). دو حدقه چشم. ( فرهنگ فارسی معین ).
- دو چشمه روان ؛ کنایه از دودیده گریان باشد. ( از انجمن آرا ).
|| کنایه از پستان زنان شیردار باشد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). || کنایه است از شب و روز. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ). || ( اِخ ) کنایه است از آفتاب و ماه ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از انجمن آرا ).
دوچشمه. [دُ چ ِ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان دربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 27 هزارگزی شمال کرمانشاه و پنج هزارگزی خاور شوسه کردستان. دارای 100 تن سکنه. آب آن از چشمه است. از شوسه تابستان اتومبیل می توان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

دوچشمه (بافت). دوچشمه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بافت در استان کرمان، کشور ایران است.
این روستا در دهستان بزنجان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، سکنه آن کمتر از ۳ خانوار بوده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم