دم دراز. [ دُ دِ ] ( ص مرکب ) هر حیوانی که دم آن دراز و طویل باشد. ( ناظم الاطباء ). دارای دم طویل. درازدم. || مار ( عامه گمان برند که اگر اسم مار برند او از سوراخ برآید از این رو نام او نبرند و دم دراز گویند ). ( یادداشت مولف ). || درازدنبال. با دنباله طویل. دم دراز. [ دُدِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد. با 1153 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).