لغت نامه دهخدا دست نشین. [ دَ ن ِ ] ( نف مرکب ) نشیننده بر دست یعنی مسند. مسندنشین. صدرنشین : دست نشان هست ترا چند کس دست نشین تو فرشته است و بس.نظامی ( هفت پیکر ص 33 ).