درمان سوز

لغت نامه دهخدا

درمان سوز. [ دَ ] ( نف مرکب ) درمان سوزنده. سوزنده درمان. درمان ناپذیر :
عاشق آشفته فرمان چون برد
درد درمان سوز درمان چون برد.عطار.

فرهنگ فارسی

درمان سوزنده سوزنده درمان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال انگلیسی فال انگلیسی فال میلادی فال میلادی فال تماس فال تماس