درافتاده

لغت نامه دهخدا

درافتاده. [ دَ اُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) افتاده. ریخته شده :
باده ای دید بدان جام درافتاده
که بن جام همی سفت چو سنباده.منوچهری.رجوع به درافتادن شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال فرشتگان فال فرشتگان فال لنورماند فال لنورماند فال ماهجونگ فال ماهجونگ