در فراز

لغت نامه دهخدا

درفراز. [ دَ ف َ ] ( ص مرکب ) منزوی. عزلت گرفته. در بروی خلق بسته :
گنج علمند و فضل اگرچه ز بیم
درفراز و دهن بمسمارند.ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

منزوی عزلت گرفته در بروی خلق بسته
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت