در باقی

لغت نامه دهخدا

درباقی. [ دَ ] ( اِ مرکب ) باقی مانده :
چو از عراق فرستاده ایم درباقی
چرا به من زر فانی زشام نفرستاد.سیدحسن غزنوی.

فرهنگ فارسی

باقی مانده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد فال مکعب فال مکعب فال لنورماند فال لنورماند