لغت نامه دهخدا
داشکسن. [ ک َس َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 12هزارگزی باختری ورزقان و 3هزارگزی شوسه تبریز به اهر. کوهستانی ، معتدل ، دارای 416 تن سکنه است. آب آن از چشمه و رودخانه اهرچای. محصول آنجا غلات و حبوبات و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی مردم آن فرش و گلیم بافی و راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
داشکسن. [ ک َ س َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان به به چیگ بخش سیه چشمه شهرستان ماکو. واقع در 28هزارگزی خاور سیه چشمه و پانصدگزی شمال شوسه سیه چشمه به قره ضیاءالدین. جلگه ، معتدل ، سالم و دارای 261 تن سکنه است. آب آن از چشمه ، محصول آنجا غلات ، شغل اهالی آن زراعت و گله داری ، صنایع دستی مردم آن جاجیم بافی و راه آنجا شوسه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
داشکسن. [ ک َ س َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قره لر بخش میاندوآب شهرستان مراغه. واقع در 49هزارگزی باختری شوسه شاهین دژ به میاندوآب. جلگه معتدل مالاریایی دارای 383 تن سکنه است. آب آن از زرینه رود، محصول آن غلات و توتون و حبوبات و کرچک و بادام ، شغل اهالی آن زراعت و گله داری ، صنایع دستی مردم آن جاجیم بافی و راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
داشکسن. [ ک َ س َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر ( خیاو ) واقع در 16 هزارگزی جنوب خاوری مشکین شهر و 15 هزارگزی شوسه مشکین شهر به اردبیل. جلگه ، معتدل ،دارای 242 تن سکنه است. آب آن از چشمه و رود انارچای است. محصول آنجا غلات و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
داشکسن. [ ک َ س َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه. واقع در 17هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 45هزارگزی جنوب شوسه مراغه به میانه. کوهستانی ، معتدل و دارای 56 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار، محصول آن غلات و نخود و بزرک ، شغل اهالی آن زراعت و صنایع دستی مردم آن جاجیم بافی و راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).