خوب فرجام

لغت نامه دهخدا

خوب فرجام. [ ف َ ] ( ص مرکب ) خوش انتهاء. عاقبت بخیر. خوش عاقبت :
برش تنگدستی دو حرفی نوشت
که ای خوب فرجام نیکوسرشت.سعدی ( بوستان ).یکی را زشت خویی داد دشنام
تحمل کرد و گفت ای خوب فرجام.سعدی ( گلستان ).

فرهنگ فارسی

خوش انتهائ عاقبت بخیر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال درخت فال درخت فال نوستراداموس فال نوستراداموس