خلوت گزیده

لغت نامه دهخدا

خلوت گزیده. [ خ َل ْ وَ گ ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) عزلت گزیده. منزوی. خلوت اختیار کرده :
خلوت گزیده را بتماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست بصحرا چه حاجت است.حافظ.

فرهنگ فارسی

عزلت گزیده منزوی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم