خلاصی یافتن

لغت نامه دهخدا

خلاصی یافتن. [ خ ِ / خ َ ت َ ] ( مص مرکب ) نجات یافتن. رستن. رهایی یافتن. ( یادداشت بخط مؤلف ). اِنفِلات. تخلص : گفت... بخشیدیم... همگان خلاصی یافتند. ( تاریخ بیهقی ). بونصر... خواجه را خدمتها کرده بود... و چون خلاصی یافت با وی... ( تاریخ بیهقی ).
بشکر بوده بسی سال تا خلاصی یافت
به امر خالق بیچون و واحد اکبر.ناصرخسرو.او چون دانست که خلاصی نخواهد یافت ، جوابهای سخت داد. ( ترجمه تاریخ یمینی ). بمشقت بسیار از آن جایگاه خلاصی یافت. ( گلستان سعدی ). مجموع از آن بیماریها خلاصی یافتندی. ( مجالس سعدی ).

فرهنگ فارسی

نجات یافتن رستن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال شمع فال شمع فال کارت فال کارت فال احساس فال احساس