خصبه

لغت نامه دهخدا

( خصبة ) خصبة. [ خ َ ص ِ ب َ ] ( ع ص ) مؤنث خَصِب. بسیارگیاه. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ).
خصبه. [ خ َ ب َ ] ( ع اِ ) واحد خصب یک خرمابن بسیاربار. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ).
خصبه. [ خ َ / خ ِ ب َ ] ( ع ص ) بسیارگیاه و فراخ سال. ( منتهی الارب ).
- ارضون خَصبَه ؛ زمینهای بسیارگیاه فراخ سال. ( ناظم الاطباء ).
- ارضون خِصبَه ؛ زمینهای بسیارگیاه فراخ سال. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مونث خصب بسیار گیاه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال احساس فال احساس فال اوراکل فال اوراکل