خشکتر

لغت نامه دهخدا

خشکتر. [ خ ُ ت َ ] ( ص تفضیلی ) از حد معمول یک قدری کمتر. مقابل چربتر. از واحد سنجش کمی کمتر : تختی همه از زر سرخ... هر پاره یک گز درازی و گزی خشکتر پهنا. ( تاریخ بیهقی ). || ( ص ) نادان. احمق. || دلگیر. || دلشکسته. ( ناظم الاطباء ). دلتنگ.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ فال شمع فال شمع فال پی ام سی فال پی ام سی