خروشنده

لغت نامه دهخدا

خروشنده. [ خ ُ ش َ دَ / دِ ] ( نف ) آنکه می خروشد :
غم عاشقی ناچشیده ولیکن
خروشنده چون عاشق ازناتوانی.فرخی.هَلِع؛ خروشنده از ناشکیبایی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

آنکه می خروشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال قهوه فال قهوه فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت