حسنک

لغت نامه دهخدا

حسنک. [ ح َ س َ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کاریزنو بالاجام بخش تربت جام شهرستان مشهد. 47هزارگزی شمال باختری جام ، یک هزارگزی خاور مالرو عمومی تربت جام به فریمان.کوهستانی ، معتدل. سکنه آن 329 تن ، شیعه فارسی زبان. آب آن از قنات. محصول آن غلات ، تریاک. شغل اهالی زراعت. راه مالرو دارد. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

ابوعلی حسن بن محمد میکال مشهور به حسنک ( مقق .۴۲۵ ه. ق . ) چون در سال ۴۱۶ احمد ابن حسن میمندی از وزارت معزول شد سلطان محمود حسنک را وزارت داد . وی مردی فاضل و دانشمند بود و چون سلطان مسعود بسلطنت رسید ببهانه اینکه خلیفه بغداد حسنک را قرمطی خوانده بود اموال او را مصادره کرد و خود او را بدار آویخت .
ده از دهستان کاریز نو بالاجام بخش تربت جام شهرستان مشهد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال جذب فال جذب فال عشق فال عشق فال تاروت فال تاروت