حال امدن

فرهنگ معین

( حال آمدن ) (مَ دَ ) (مص ل . ) بهبود یافتن ، چاق شدن .

فرهنگ فارسی

( حال آمدن ) ( مصدر ) چاق شدن فربه گشتن . یا به حال آمدن . بهوش آمدن هوش خود را باز یافتن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم