جفرسته

لغت نامه دهخدا

جفرسته. [ ج َ رَ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) ریسمان خامی باشد که در وقت رشتن پنبه بر دوک پیچیده شود. رجوع به جغرسته و چغرشته شود.

فرهنگ عمید

۱. ماسوره.
۲. نخی که هنگام ریسیدن پنبه دور دوک پیچیده می شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت