جته

لغت نامه دهخدا

جته. [ ج َت ْ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) حرامی. دزد. ( از فرهنگ شعوری ) :
همه خیل جغتای خوانش طفیل
بر آهنگ جته برآراست خیل.هاتف ( از شعوری ).
جته. [ ] ( اِخ ) نام محلی است. رجوع به فهرست حبیب السیر چ خیام ج 3 شود.

فرهنگ فارسی

نام محلی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال عشقی فال عشقی فال تک نیت فال تک نیت فال قهوه فال قهوه